ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *
جهت مشاهده معنی کلمات روی کلمه کلیک کنید

Incorporate

متحدشدن، به هم پیوستن

The French king managed to incorporate a large slice of territory upon his northern frontier

پادشاه فرانسه منطقه وسیعی از حدفاصل شمالی خاک آنجا را متحد نمود

Exposure

تعداد تکرار:1بار

And for Connoisseur, the extra work and exposure should bring increased demand

و برای افراد خبره، کار اضافی و قرار گرفتن در معرض باید افزایش تقاضا به ارمغان بیاورد

Alter

تعداد تکرار:2بار

His mood suddenly altered and he seemed a little annoyed

حالش ناگهان تغییر کرد و به نظر آمد کمی اذیت شده باشد

تمرینات ترکیبی زبان انگلیسی

تمرینات ترکیبی (گرامر،لغت،درک مطلب) بخش دوم

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید