01 شهریور
Vital
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 09:49
- تعداد بازدید: 1681
معنیVital:حیاتی |
مترادف : lively, living, animated, vigorous; crucial, critical, necessary |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
His evidence was vital to the defence case. |
In this job, the ability to remain calm is vital. |
It is vital that leaking gas pipes are fixed immediately. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.