01 شهریور
Tentative
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 04:34
- تعداد بازدید: 2974
معنیTentative: موقتي – احتمالي – تجربي – آزمايشي |
مترادف : experimental, trial; temporary; hesitant |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
He gave me a confused smile: a tentative grin with eyes averted. |
لبخند گیج کننده ای به من زد : حالت پوزخند موقتی با برگرداندن چشمان |
Conclusions from a single epidemiologic study are very tentative regardless of the quality of the study. |
But the steps taken so far have been tentative ones, forced by bitter economic realities. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.