23 تیر
Abide
- مشخصات
- منتشر شده در سه شنبه, 23 تیر 1394 12:04
- تعداد بازدید: 3766
معنیAbide :ایستادگی کردن – پایدار ماندن – منزل کردن |
مترادف : stay; live, dwell; continue; tolerate, put up with; wait; comply, submit, obey, conform |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
The team decided unanimously to abide by the captain's ruling. اعضاء تیم،متفق القول به این نتیجه رسیدند که به رای کاپیتان وفادار بمانند. |
My mother cannot abide dirt and vermin. مادرم نمی تواند کثیفی و حیوانات موذی را تحمل کند. |
President Aquino said she would abide by the court's decision. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید..
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.