18 مرداد
Perspire
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 18 مرداد 1394 12:31
- تعداد بازدید: 2554
معنیPerspire:تعريق ،عرق ريختن ،عرق کردن ،دفع کردن |
مترادف : sweat |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
He was perspiring. It showed on his forehead. |
James, who was perspiring profusely, took out a handkerchief and mopped his brow. |
She felt hot and awkward and started to perspire. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.