ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لغات کلیدی زبان آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت

Tentative

معنیTentative: موقتي – احتمالي – تجربي – آزمايشي
مترادف : experimental, trial; temporary; hesitant
مثالهایی از کاربرد این کلمه
He gave me a confused smile: a tentative grin with eyes averted.
 لبخند گیج کننده ای به من زد : حالت پوزخند موقتی با برگرداندن چشمان
Conclusions from a single epidemiologic study are very tentative regardless of the quality of the study.
 
But the steps taken so far have been tentative ones, forced by bitter economic realities.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

نظرات (0) کلیک ها: 2962

Therein

معنیTherein: در آنجا – در آن محل
مترادف : in that respect, in that place or thing
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Kramer was interviewed for the book and is quoted therein.
 
And therein lies the fatal flaw.
 
And therein, I think, lies the true fascination of the 100 metres.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

نظرات (0) کلیک ها: 2546

Thermal

معنیThermal: حرارتی
مترادف : hot air pressure
مثالهایی از کاربرد این کلمه
One tonne of marijuana has a thermal value of 2.7 barrels of oil.
 
The thermal shock is, by comparison, bliss.
 
The islands are also renowned for their thermal springs and sulphur baths
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

نظرات (0) کلیک ها: 2260

Thorough

معنیThorough: کامل
مترادف : comprehensive; complete, finished
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Have you had a thorough medical check-up within the last year?
 
His assessment of the situation was quite thorough.
 
Our mechanics will check everything - they're very thorough.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

نظرات (0) کلیک ها: 2249

Threat

معنیThreat: تهدید
مترادف : expression of intent to damage or injure, intimidation, danger
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Once again the people of Sudan face the threat of famine.
 
She claims she received anonymous death threats after she gave evidence in the trial.
 
The threat of inflation and high interest rates led to a wage freeze.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

نظرات (0) کلیک ها: 2003