تخصصی ترین مرکز برگزار کننده دوره های علوم پزشکی
تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین
شماره تماس : ۶۰ ۳۶ ۹۰ ۸۸ ۰۲۱
 |  |  |  |  |
لغات کلیدی زبان آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت
Sound
- مشخصات
- منتشر شده در پنج شنبه, 22 مرداد 1394 12:41
- تعداد بازدید: 1175
| معنیSound:صدا – به نظر آمدن – سالم |
| مترادف : make a noise; give an impression; cause to produce a sound; present or summon with a sound; pronounce; examine by causing to emit sound; measure the depth of water with a sounding line |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| The company offers sound financial advice to individuals and businesses. |
| The ear picks up sound waves and converts them into signals that it sends to the brain. |
| There is no sound reason for the closure of this factory. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Span
- مشخصات
- منتشر شده در پنج شنبه, 22 مرداد 1394 12:44
- تعداد بازدید: 1231
| معنیSpan:فاصله مکانی یا زمانی – وجب دست |
| مترادف : extend across, stretch from one point another; bridge; measure with an extended hand; surround with the hand or hands |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Any investigation which covers a long span of time is bound to encounter certain special problems. |
| Bridge police say they drive about 2, 000 bridge phobics over the spans each year. |
| In February, they play 14 games, including seven in a span of 11 nights, all on the road. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Specimen
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 26 مرداد 1394 04:22
- تعداد بازدید: 1062
| معنیSpecimen:نمونه آزمایشگاهی |
| مترادف : example, part seen as typical of a whole; sample taken for the purpose of analysis or testing; unique or peculiar person (Slang) |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| The oral shields are large and arrow shaped but in some specimens the shield may be more rounded. |
| The pool is clear and still, filled with perfect specimens. |
| استخر روشن و هنوز هم، پر از نمونه کامل است |
| Therefore it is an easy but hardy specimen to grow in the aquarium |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Speculate
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 26 مرداد 1394 04:27
- تعداد بازدید: 1146
| معنیSpeculate:گمان کردن – تصور کردن |
| مترادف : consider, reflect, ponder, wonder; theorize, hypothesize; engage in risky business transactions; buy and sell commodities to profit from market fluctuations |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Her father made his money speculating on the New York Stock Exchange. |
| People have been speculating about interstellar flight for years. |
| Terry speculated heavily in mining shares and lost a lot of money. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Speculative
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 26 مرداد 1394 04:30
- تعداد بازدید: 1139
| معنیSpeculative:نظری – گمانی |
| مترادف : intellectual; theoretical; of or pertaining to speculation |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Descriptions of how this ancient tribe lived are speculative at best. |
| The papers were full of talk of Lucan's whereabouts, all of it entirely speculative. |
| Theories of the origin of life are partly speculative. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.