تخصصی ترین مرکز برگزار کننده دوره های علوم پزشکی
تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین
شماره تماس : ۶۰ ۳۶ ۹۰ ۸۸ ۰۲۱
 |  |  |  |  |
لغات کلیدی زبان آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت
Unique
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 08:42
- تعداد بازدید: 1390
| معنیUnique:تک – منحصر بفرد |
| مترادف : singular, matchless, unequaled, rare; one of a kind |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| the unique wildlife of the Galapagos Islands |
| The book is certainly very rare, and possibly unique. |
| The exhibition provided a unique opportunity to see all of the artist's work. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Universal
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 08:45
- تعداد بازدید: 1396
| معنیUniversal:جهانی – کلی – جامع |
| مترادف : worldwide, comprehensive, all-inclusive, total, general |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| It is not easy to write a song that has universal appeal. |
| Popular culture seems to have universal appeal. |
| Support for the government is by no means universal. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Unlike
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 08:48
- تعداد بازدید: 1458
| معنیUnlike:بر خلاف |
| مترادف : different, not typical, dissimilar |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Prostration comes in spells, unlike Arsenicum where it is continuous. |
| She believes she is doing a public service not unlike doctors or firemen. |
| The situation is not unlike that in astronomy after the Copernican revolution |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Unpredictable
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 08:50
- تعداد بازدید: 1450
| معنیUnpredictable:غیر قابل پیش بینی |
| مترادف : unforeseeable, uncertain, not predictable |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| The situation in the region's poorest country remains volatile and highly unpredictable. |
| A human being is unpredictable whether he is a national resident or a migrant: we have to live with that. |
| At the other end of the table, the finishing order is unpredictable. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Unresolved
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 08:54
- تعداد بازدید: 2264
| معنیUnresolved:غیر مصمم |
| مترادف : not solved, not settled |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| A number of problems are still unresolved. |
| Mr Ray's statement leaves an unresolved question. |
| To my mind the issue is still unresolved. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.