ورود | ثبت نام
×
Image
ورود به حساب کاربری

Constantly

معنیConstantly:بطور دائم و ماندگار
مترادف : continuously; firmly, in a steadfast manner; faithfully
مثالهایی از کاربرد این کلمه
In the work in both the Preston and Oxford shows, that perceptual centring is constantly challenged.
 

Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her.

روت به طور مداوم در مورد فرزند بی قراری که در کنار او بود شکایت کرد.

 
Ruth constantly complained about the fidgeting child next to her.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

© 2025 تمامی حقوق محفوظ است. آدرس:‌ تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین

اشتراک در شبکه های اجتماعی

برای به اشتراک گذاشتن این مطلب با دوستان از دکمه های زیر استفاده بفرمایید.