تخصصی ترین مرکز برگزار کننده دوره های علوم پزشکی
تهران بالاتر ازمیدان ولیعصر -بعد از تقاطع زرتشت - خیابان پزشک پور - پلاک 12 - ساختمان معین
شماره تماس : ۶۰ ۳۶ ۹۰ ۸۸ ۰۲۱
 |  |  |  |  |
لغات کلیدی زبان آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت
Anxiety
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 29 تیر 1394 06:05
- تعداد بازدید: 3443
| معنیAnxiety:اضطراب |
| مترادف : fear, worry; eagerness |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Her anxiety about the pain of childbirth is understandable اضطرابش درباره درد زایمان قابل فهم است |
| I knew I had to give a speech, but the thought filled me with anxiety. |
| The increase in the tax on heating fuel is causing a lot of anxiety among elderly people. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Apathetic
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 29 تیر 1394 06:08
- تعداد بازدید: 2545
| معنیApathetic:بى احساس |
| مترادف : lethargic, indifferent |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| Most people were just too apathetic to go out and vote. |
| اکثر مردم جهت رفتن بیرون و رای دادن کاملا بی احساسند |
| Of course it matters whether you vote or not! Don't be so apathetic! |
| Parents are completely apathetic about their children's education and show little interest in it. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Apparent
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 29 تیر 1394 06:13
- تعداد بازدید: 2280
| معنیApparent: آشکار |
| مترادف : obvious; ostensible, pretended |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| he was upset by her father-in-law's apparent dislike of her. |
| the apparent failure of the device |
| There is no apparent connection between the murders. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Appraisal
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 29 تیر 1394 06:18
- تعداد بازدید: 2438
| معنیAppraisal: ارزیابی |
| مترادف : estimation of value, assessment |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| An investment appraisal comes with the project. |
| If appraisal now reveals that it has some validity in principle, the next stage is application. |
| It is well known that the appraisal has been carried out and that the information is with the Minister. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
Apprehension
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 29 تیر 1394 06:23
- تعداد بازدید: 2366
| معنیApprehension: درک – فهم – هراس |
| مترادف : arrest; fear, concern; anticipation |
| مثالهایی از کاربرد این کلمه |
| A $100,000 reward is being offered for information leading to apprehension of the killer. |
| Dad has some apprehensions about having surgery. |
| Diplomats watched the events with growing apprehension. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.