ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

آرشیو آموزش لغات کلیدی زبان

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفتاد و چهارم

Spontaneous

خود به خود

an act of spontaneous generosity

عملی از بخشش خودبخودی

Alleviate

تعداد تکرار:1بار

Heavy rains in March alleviated the drought conditions

با باران سنگینی که در ماه مارچ بارید هوای خشک کاهش یافت

Pass out

تعداد تکرار:2بار

It was so hot in the church that an elderly lady passed out

انقدر هوای داخل کلیسا گرم بود که پیرزن مرد

 

نظرات (0) کلیک ها: 855

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفتاد و پنجم

Intentional

عمدی

Of undisturbed silt; in a position indicating intentional burial

خاک به هم نریخته نشانه خاک کردن عمدی است

Competence

تعداد تکرار:1بار

Players are judged by their competence on the field

بازیکنان براساس شایستگیشان در زمینه مربوطه ارزیابی میشوند

Turn into

تعداد تکرار:2بار

His first novel was turned into a television film

نخستین رمان او به فیلم تلویزیونی تبدیل شد

 

نظرات (0) کلیک ها: 788

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفتاد و ششم

Obligation

اجبار

There is no obligation on the suspect to answer questions

وقتی سوء ظن وجودارد اجبار نیست پاسخ سوالات داده شود

Spontaneous

تعداد تکرار:1بار

an act of spontaneous generosity

عملی از بخشش خودبخودی

Secretion

تعداد تکرار:2بار

The principal immunoglobulin found in secretions is IgA with only trace amounts of IgG present

ایمونوگلوبین اصلی که در ترشحات پیدا می شود، IgA  با فقط اثر مقداری از IgG  می باشد

 

نظرات (0) کلیک ها: 838

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفتاد و هفتم

Conceive

تصور کردن، پنداشتن، آبستن شدن

Ben and Tracy are hoping to conceive a second child soon

بن وتریسی امیدوارند به زودی بچه سوم را باردار شوند

Intentional

تعداد تکرار:1بار

Of undisturbed silt; in a position indicating intentional burial

خاک به هم نریخته نشانه خاک کردن عمدی است

Peck

تعداد تکرار:2بار

Just a peck on the cheek

فقط یک سوراخ درگردن

 

نظرات (0) کلیک ها: 871

آموزش زبان لغات کلیدی بخش هفتاد و هشتم

Manifest

آشکار کردن یا شدن

As in Prague, Warsaw and East Berlin in those days, people power has been manifest

 درپراگ ورشو و شرق برلین در آن روزها قدرت مردم آشکارشد

Obligation

تعداد تکرار:1بار

There is no obligation on the suspect to answer questions

وقتی سوء ظن وجودارد اجبار نیست پاسخ سوالات داده شود

Twiggy

تعداد تکرار:2بار

Twiggy's comeback: Forrest regains top spot on rich list

بازگشت لاغری: فارست بازگشت به نقطه اول لیست ثروتمندان

 

نظرات (0) کلیک ها: 794