ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





18 مرداد

Obligation

معنیObligation: اجبار
مترادف : duty responsibility; indebtedness; agreement
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Alvin Sharpes stiffened, torn by conflicting obligations.
وقتی سوءظن وجود دارد اجبار نیست پاسخ سوالات داده شود
There is no obligation on the suspect to answer questions.
 
Fathers mildly lit on Friday nights, at ease with these immeasurable obligations.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه