ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

آرشیو آموزش لغات کلیدی زبان

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و یکم

Impart

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

Attribute

تعداد تکرار:1بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

supply

تعداد تکرار:5بار

First prize was a year's supply of baby food

جایزه اول منبع یک سال غذای کودک بود

operation

تعداد تکرار:4بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

 

نظرات (0) کلیک ها: 737

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و دوم

Joint

a joint bank account

 اشتراک بانکی

Impart

تعداد تکرار:1بار

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

Recommend

تعداد تکرار:5بار

Ask friends to recommend babysitters. That's the safest way

از دوستان بخواه به پرستار کودک توصیه کنند آن امنترین راه است

Consume

تعداد تکرار:5بار

In order to survive human beings need to consume food and water

انسان جهت زنده ماندن نیازمند مصرف آب وغذا میباشد

 

نظرات (0) کلیک ها: 738

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و سوم

Lump

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Joint

تعداد تکرار:1بار

a joint bank account

 اشتراک بانکی

Attribute

تعداد تکرار:2بار

One very significant change from Morgan we can attribute to Marx

تغییر خیلی مهم از مرگان رامیتوانیم به مارکس نسبت دهیم

Counsel

تعداد تکرار:2بار

In small colleges, they may counsel students

 در دانشگاه های کوچک ، آنها ممکن است با دانشجویان مشورت بکنند

 

نظرات (0) کلیک ها: 774

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و چهارم

Circumstances

تعداد تکرار:3 بار

For the first time in three years, circumstances prevented me from attending

برای اولين بار در سه سال ، موقعیت ها از شرکت کردن من جلوگیری کردند

Lump

تعداد تکرار:1بار

He had a lump on his forehead the size of a golf ball

 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت

Anxiety

تعداد تکرار:4بار

Her anxiety about the pain of childbirth is understandable

اضطرابش درباره درد زایمان قابل فهم است

Detract

تعداد تکرار:4بار

For instance, if there is one other woman engineer she may detract from your special status

 برای مثال ، اگر مهندس زن دیگری وجود داشته باشد ممکن است ازموقعیت ویژه شما کاسته شود

 

نظرات (0) کلیک ها: 750

آموزش زبان لغات کلیدی بخش بیست و پنجم

operation

تعداد تکرار:5 بار

I had an operation on my knee last year

سال گذشته عمل جراحی در زانو کرده بودم

Quit

تعداد تکرار:5بار

Quit that! You're driving me crazy

آنرا رها کن ! داری منو دیوانه میکنی

provided

تعداد تکرار:4بار

Still, having the luxuries Alex provided was delightful

هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود

Impart

تعداد تکرار:2بار

It had no significance, or all the significance you might impart to its empty interior

اهمیتی ندارد یا اهمیت آن ممکن است برای شما بیان توخالی آن باشد

 

نظرات (0) کلیک ها: 756