ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





22 مرداد

Secretion

معنیSecretion:ترشح
مترادف : discharge, excretion; act of discharging or excreting; act of hiding, concealment
مثالهایی از کاربرد این کلمه
The principal immunoglobulin found in secretions is IgA with only trace amounts of IgG present.

ایمونوگلوبین اصلی که در ترشحات پیدا می شود، IgA با فقط اثر مقداری از IgG می باشد

Then the hunter does not waste its time on something it can not eat, and the hunted saves its secretions.
 
There are conflicting reports of spontaneous and stimulated growth hormone secretion in childhood Crohn's disease.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه