ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *
31 تیر

Constrain

معنیConstrain:مقید و محدود کردن
مترادف : compel, force, oblige, coerce
مثالهایی از کاربرد این کلمه
However, a real plant will be constrained by the amount of already existing plant material and its needs.
هرچندکه گیاه واقعی بوسیله تعدادی از مواد گیاهان موجود ونیازهایشان محدود میشود . 
In the boiler overhaul, for example, Taylor found that a worker lost much time because of his constrained position.
 
Nature abhors the superfluous, yet is constrained to produce the seemingly extravagant.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید