ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

کلمات هم خانواده

intend, intention, intentional, intentionally

تمایل داشتن، تمایل يا میل،عمدی، عمدا

مثالهایی از کاربرد این کلمه
It was not my intention that she should suffer.
خواسته وتمایل من نبود که او رنج ببرد.

I kept my statement intentionally vague.

 
 
 
 
لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید