01 شهریور
Worn
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 11:04
- تعداد بازدید: 2776
معنیWorn:مستهلک – داغان |
مترادف : frayed, ragged, used, deteriorated; tired, exhausted (Slang) |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Lying on the hospital bed, Pete looked worn and fragile. |
Paula handed me several worn dollar bills. |
The brake pads are very wor. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.