26 مرداد
Suffer
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 26 مرداد 1394 11:04
- تعداد بازدید: 1192
معنیSuffer:رنج بردن |
مترادف : feel pain, experience loss or harm, endure misfortune; be punished; tolerate, endure; stand, bear; allow, permit |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Anne still suffers a lot of pain in her leg. |
آن هنوز هم از درد درپایش رنج میبرد . |
Children always suffer when their parents get divorced. |
Hardesty suffered severe burns to his face and body. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.