18 مرداد
Perforate
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 18 مرداد 1394 11:42
- تعداد بازدید: 2422
معنیPerforate: سوراخ کردن – فرو رفتن |
مترادف : puncture, pierce; make holes, punch holes |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Abandoned mines perforate the hills and tell of short but acute prosperity. |
معدنهای ممنوعه تپه هارارسوراخ میکند و از شکوفایی ورفاه کوتاه مدت ولی بحرانی خبرمیدهد. |
In Sanchersville, she opened a storefront law office perforating the heart of the ghetto. |
Then they loosed a universal cheer of sorts, perforated by coughing. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.