17 مرداد
provided
- مشخصات
- منتشر شده در شنبه, 17 مرداد 1394 05:09
- تعداد بازدید: 4353
معنیprovided:ایجاد کردن |
مترادف : on the condition that; only if |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Still, having the luxuries Alex provided was delightful. هنوز تجملاتی که آلکس فراهم کرده لذت بخش بود. |
Provided he poses no danger to us, yes. |
What Howard provided was an excuse. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.