04 مرداد
Dismiss
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 04 مرداد 1394 04:42
- تعداد بازدید: 1799
معنیDismiss:مرخص کردن – معاف کردن |
مترادف : send away; fire; release, free |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
One leader dismissed the conference's findings on the environment as unproven. |
یکی از مدیران ، یافته های کنفرانس را در مورد محیط زیست به دلیل اثبات نشده بودن آن رد کرد . |
Richards dismissed criticism that the Red Cross has not educated the public about AIDS. |
The argument for higher tariffs cannot be dismissed out of hand. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.