ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





01 شهریور

Treatment

معنیTreatment: درمان – رفتار – تصفیه
مترادف : medical care, therapy, care; relation, attitude, behavior; handling, usage; artistic or stylistic handling
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Although I was the boss's daughter, I didn't get preferential treatment.
 هرچندکه من دختر رئیس بودم ،درمان ترجیحی انجام ندادم .
Doctors are trying out a new treatment for depression.
 
Harper described the treatment he had received in prison.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه