ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





19 مرداد

Recuperate

معنیRecuperate: شفاء یافتن
مترادف : ecover, heal, regain one's health after an illness or injury
مثالهایی از کاربرد این کلمه
It was a very difficult birth, and Mary is now recuperating at home with the baby.
 تولد سختی بود و ماری الان کاملا بهبود یافته وبا بچه اش درمنزل می باشد
She's going to need time to recuperate after the operation.
 
Tina spent nine months recuperating.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه