18 مرداد
Obsessed
- مشخصات
- اولین نگارش در یکشنبه, 18 مرداد 1394 06:36
- آخرین ویرایش در تاریخ چهارشنبه, 20 آبان 1394 07:37
- منتشر شده در یکشنبه, 18 مرداد 1394 06:36
- تعداد بازدید: 2907
معنیObsessed: سرگرم |
مترادف : abnormally preoccupied with something; haunted by feelings of anxiety; excessively focused on, crazy about |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Some women obsess about their thighs and stomachs. |
بعضی بانوان از رانها ومعده شان آزارمیبینند. |
The idea that she was being punished began to obsess her. |
And he becomes obsessed with this tape. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.