ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





18 مرداد

Obsessed

معنیObsessed: سرگرم
مترادف : abnormally preoccupied with something; haunted by feelings of anxiety; excessively focused on, crazy about
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Some women obsess about their thighs and stomachs.
 بعضی بانوان از رانها ومعده شان آزارمیبینند.
The idea that she was being punished began to obsess her.
 
And he becomes obsessed with this tape.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه