ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





13 مرداد

Lump

معنیLump:تيکه ،غلنبه ،درشت
مترادف :solid shapeless mass of matter; swelling, bump; (Medicine) abnormal mass in a person's body (such as in the breast, etc.); collection, aggregation; stupid person (Slang)
مثالهایی از کاربرد این کلمه
He had a lump on his forehead the size of a golf ball.
 اودرپیشانیش توده ای اندازه توپ گولف داشت
He put the gun in his pocket, where it made a slight lump.
 
I was almost hit by a lump of rock that fell from the cliff.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه