ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *

لینک کوتاه





04 مرداد

Disadvantaged

معنیDisadvantaged:دارای وضع نامساعد
مترادف : underprivileged; deprived, lacking advantages
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Booth invented schemes to help the disadvantaged in the community.
 هردو طرح های اختراع شده به محرومیت شرکت کمک کرد .
Improved nutrition will help disadvantaged children perform better in school.
 
Quinn argued that an increase in the minimum wage would help the most disadvantaged Americans.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

فروشگاه