04 مرداد
Disadvantaged
- مشخصات
- اولین نگارش در یکشنبه, 04 مرداد 1394 04:23
- آخرین ویرایش در تاریخ چهارشنبه, 20 آبان 1394 06:52
- منتشر شده در یکشنبه, 04 مرداد 1394 04:23
- تعداد بازدید: 2740
معنیDisadvantaged:دارای وضع نامساعد |
مترادف : underprivileged; deprived, lacking advantages |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Booth invented schemes to help the disadvantaged in the community. |
هردو طرح های اختراع شده به محرومیت شرکت کمک کرد . |
Improved nutrition will help disadvantaged children perform better in school. |
Quinn argued that an increase in the minimum wage would help the most disadvantaged Americans. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.