01 مرداد
Corpulent
- مشخصات
- اولین نگارش در پنج شنبه, 01 مرداد 1394 05:37
- آخرین ویرایش در تاریخ دوشنبه, 16 آذر 1394 10:44
- منتشر شده در پنج شنبه, 01 مرداد 1394 05:37
- تعداد بازدید: 2377
معنیCorpulent: فربه |
مترادف : fat, fleshy, obese |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
A short, somewhat corpulent man, he wore dark, double-breasted suits of discreet quality. |
مرد کوتاه قد چاق ، اولباس تیره پوشیده بود |
At this scale, a single ethanol molecule is roughly the size of a corpulent Labrador retriever. |
It went to the ceiling in corpulent puffs. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات (2)
سلام
باتشکر از راهنایی شما
موفق باشید.
نظر خود را اضافه کنید.