جهت مشاهده معنی کلمات روی کلمه کلیک کنید

Dissuade

منصرف کردن، بازداشتن

I managed to dissuade her from that and we settled on lunch together the following day

من او را از آن بازداشتم و روز بعد باهم نشستی سر ناهار داشتیم

Aggravate

تعداد تکرار:1بار

Air pollution may aggravate a child's asthma

آلودگی هوا آسم بچه را بدتر کرد

Submerge

تعداد تکرار:2بار

Peter pulled on the mask and submerged again

پیتر ماسک را انداخت و مجدد مخفی کرد

Disadvantaged

تعداد تکرار:3بار

Booth invented schemes to help the disadvantaged in the community

هردو طرح های اختراع شده به محرومیت شرکت کمک کرد

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید