ورود

ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز ورود *
مرا بخاطر داشته باش

ایجاد حساب کاربری

گزینه های * دار الزامی می باشند.
نام *
نام کاربری *
رمز ورود *
تائیدیه رمز ورود *
نشانی پست الکترونیک *
تائیدیه نشانی پست الکترونیک *
معنیUnderlie:مبناي چيزي بودن – پايه بودن – زير چيزي بودن
مترادف : place underneath; lie under; provide something that supports from below
مثالهایی از کاربرد این کلمه
This underlies the necessity of the mutuality mentioned in the last paragraphs.
 این ضرورت متقابل ذکر شده در آخرین پاراگراف قرار دارد.
The traffic of ions into and out of neurons underlies their capacity to generate and transmit electrical signals.
 
This concept underlies a technique for compressing video which has become vitally important in multimedia.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید