13 مرداد
Invasive
- مشخصات
- اولین نگارش در سه شنبه, 13 مرداد 1394 06:28
- آخرین ویرایش در تاریخ سه شنبه, 29 دی 1394 08:21
- منتشر شده در سه شنبه, 13 مرداد 1394 06:28
- تعداد بازدید: 4555
معنیInvasive: تهاجمي – درون كار![]() |
مترادف : intrusive; interruptive |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
His death dealers were lined up along one side of the panhandle, waiting for the invasive mind check, where Gabriel went through their heads for signs of betrayal. |
When the invasive sun was shuttered, he tossed the eye-band on the table. |
وقتی که تهاجم نور خورشید متوقف شد ، او امتداد دیدش را روی میز انداخت |
The visions were less invasive than those from others, like background music at a department store. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.