19 بهمن

Curb

معنیCurb:مهار كردن افسار كناره لبه
مترادف : raised edge of a sidewalk; bridle for a horse; restraint
مثالهایی از کاربرد این کلمه
The city is trying new measures to curb pollution.
 شهر سعی میکند اقدامات جدیدی جهت مهار آلودگی انجام دهد
The government is introducing new measures aimed at curbing inflation.
 
The only way to curb the spread of the disease is by immunizing the entire population.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید