05 مرداد
Establish
- مشخصات
- منتشر شده در دوشنبه, 05 مرداد 1394 04:49
- تعداد بازدید: 2175
معنیEstablish: بنا کردن – تاسیس کردن |
مترادف : set up, found; base |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
A committee hopes to establish a new drug policy by the end of the month. |
کمیته امیدوار است یک سیاست داروی جدید تا پایان ماه ایجاد کند . |
Investigators have not established a reason for the attack. |
It was quickly established that several members of the crew had been negligent. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.