evidence, evident, evidently

شواهد و مدارك، بارز، بطور بارزی

His belief in divine aid was evident to all.

عقیده اش درخصوی کمکهای الهی برای همه آشکاربود.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید