01 شهریور

Wounded

معنیWounded:زخمی
مترادف : injured
مثالهایی از کاربرد این کلمه
Except when wounded or cornered, leopards will not often attack a human.
 
He muttered and stirred, flinging his wounded arm out, but his eyes remained closed.
 
His body ached all over and the wounded arm felt as if it were dropping off.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید