01 شهریور

Vital

معنیVital:حیاتی
مترادف : lively, living, animated, vigorous; crucial, critical, necessary
مثالهایی از کاربرد این کلمه
His evidence was vital to the defence case.
 
In this job, the ability to remain calm is vital.
 
It is vital that leaking gas pipes are fixed immediately.
 
 

توسعه کلمه:

در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

لینک کوتاه

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

اشتراک مطالب

Close

خبر را در کانال وشبکه های خود به اشتراک بگذارید