01 شهریور
Trigger
- مشخصات
- منتشر شده در یکشنبه, 01 شهریور 1394 06:58
- تعداد بازدید: 2848
معنیTrigger:موجب شدن |
مترادف : start, precipitate, initiate; activate; fire a weapon |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Research has shown that lack of sleep and other triggers such as stress cause a deficiency of the brain chemical dopamine. |
تحقیقاتی نشان داده است که کمبود خواب و محرکهای دیگر مانند استرس باعث کمبود ماده شیمیایی دوپامین در مغزمیشود |
The trigger, which gives the fish its name, is the leading ray of its dorsal fin which has become bony. |
I pause because telling the dream out loud has tripped the trigger. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.