30 تیر
Bored
- مشخصات
- منتشر شده در سه شنبه, 30 تیر 1394 07:07
- تعداد بازدید: 2059
معنیBored:خسته |
مترادف : weary, disinterested |
مثالهایی از کاربرد این کلمه |
Dad, can we go home now? I'm bored! |
Julia soon got bored with lying on the beach. |
Kelly gets a new job, and two weeks later he's bored with it. |
توسعه کلمه:
در فیلد زیر مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.